چگونه باید تمرین کنیم؟

همایون خشندیش: شاید این سئوال که چگونه باید تمرین کنیم را هر هنرجو موسیقی حتی برای یک بار هم که شده از خود پرسیده، بسیاری از اساتید هم جواب های متفاوتی دراینباره داشته اند.بعضی از اساتید بر روی مسائل تکنیکی تکیه می کنند مانند تمرین های گام،آرپژ، حرکات سریع لگاتو، تریل،  گلیساندو و. بعضی از اساتید تکیه بر اجرای پراتیک مبانی تئوری بر روی سازهای تخصصی دارند و بعضی دیگر از اساتید اقدام به تفسیر و درک قطعات و مسائل زیباشناسی می کنند.
حتما اگر دنبال جواب سئوال خود بوده اید با جدول های زمانی برای انجام تمرینات مواجه شده اید. جدول هایی که به شما می گویند در ابتدا چه تمرین دست و انگشتانی انجام دهید و فرضا بعد از گرم شدن دست اقدام به فلان حرکت یا تمرین ها بکنید.یا برای اجرای هارمونی پراتیک یا بداهه نوازی ابتدا چه تمرین هایی واجب است. همه اینها می توانند راه حل هایی درست برای انجام تمرین های شما باشند.
اما این تفاوت های پداگوژیک از کجا ساطع می شود؟جواب ساده است، این تفاوت ها از خود ماست. تمام انسان ها مثل هم فکر نمی کنند و یا یک شخصیتی نیستند.هر هنرجوی موسیقی به فراخور حال خود از سطح معلومات و هنرنوازندگی می تواند هر کدام از فرمول هایی که برای تمرین عنوان می شوند را انتخاب و پی گیری کند.بنابراین می توان نتیجه گرفت به تعداد نفرات هنرجو موسیقی یک روش تمرین وجود دارد. اما اینکه چه روش تمرینی برای کدام هنرجو مفید است، خود می تواند چالشی زمان بر برای هنرجوان باشد.
تمام روش های تمرین که برای سازهای مختلف وجود دارد، دارای اشتراکاتی در اصول با یکدیگر هستند.مثلا در تمرین فورته نوازی هیچ کسی نمی گوید به جای فورته(محکم)، پیانو(ارام) نوازی کنید. اما امکان دارد قبل از اینکه تمرین های فورته را شروع کنیم از پیانو آغاز کنیم چرا که می تواند تسلط دستان و انگشتان ما را بیشتر کند و کرشندو و دکرشندو را نهایتا به ما یاد دهد چیزی که ما در نهایت به عنوان دینامیک در موسیقی به آن اعتقاد داریم.
اما جواب سئوال اصلی هنوز مشخص نیست، واقعا چگونه باید تمرین کنیم؟ مهم ترین عاملی که باعث می شود مسیر درست را در تمرین های موسیقی انتخاب کنیم، هدف ما از تمرین های مختلف است.برای چه چیزی تمرین می کنیم؟ در ابتدا جواب این سئوال مقدم است. چرا موسیقی می اموزیم؟ مسیر طولانی و پر پیچ و خم امر یادگیری و تمرین را چرا باید به جان ؟
ایا قصد ما از تمرین این است که سرعت یا علم موسیقی زیادی پیدا کنیم؟ آیا صرفا با سرعت زیاد یا علوم تئوریک می توانیم آثار بزرگ را اجرا کنیم؟ هر قطعه موسیقی یک تفکر روشن است که با یک اجرای بدون محتوا می تواند به بیانی بریده بریده تبدیل شود.در چنین شرایطی منطقی قوی و تصویری شاعرانه از یک قطعه فاخر موسیقی تبدیل به نشخواری عامیانه می شود.امروزه کامپیوترها خیلی سریع تر از ما می نوازند و کارکنان سیرک هم بیشتر می توانند نظر مخاطبین را جلب کنند.البته سرعت یک نوازنده برای یک قطعه مورد نظر بسیار مهم است اما صرف اجرای بدون هویت از یک قطعه نمی تواند شما را به قله های موسیقی برساند.

سرعت و تکنیک در نوازندگی یا علم موسیقی  به تنهایی نمی توانند یک هدف باشند. چرا که این عناوین معلول هایی هستند که به علت نمی رسند. علت، همان هدف است که ما برای آن این معلول ها را فراهم می کنیم.حرفی که ما در موسیقی برای گفتن داریم، هدف نهایی ماست. اینکه بدانیم چه حرفی برای گفتن در موسیقی داریم و ابزار این گویش موسیقیایی به چه عنوان هایی ختم می شود هدف ما را مشخص می کند.
هیچ کدام از عناوین یاد شده باعث نمی شود ما تبدیل به یک موزیسن کامل شویم. تظاهر به نبوغ هم باعث نبوغ واقعی نمی شود. تمام تلاش و کوشش ما باید در کنار یک مسیر و هدف مشخص معنا پیدا کند. امکان دارد برای رسیدن به این هدف سال های زیادی از عمر خود را بگذارید. حتی امکان دارد به هدف خود نرسید که بسیاری چنین بوده اند. اما همین صرفا وجود هدف باعث می شود شما سالیان سال با موسیقی درونتان زندگی کنید و تجربه های لذت بخشی را در کنار آن داشته باشید.
هدفی به عنوان یک انگیزه در موسیقی ما را به جلو می برد که اول از همه قابل دسترسی باشد.تخیلات ما هدف نیستند.برای رسیدن به اهداف بزرگ نیاز به برنامه ریزی و زمان بندی داریم.حالا می توانیم برای رسیدن به این اهداف روش تمرین داشته باشیم. روشی که مسیر ما را به سمت هدفمان نشانه رفته


نت و کتاب ویلن تمرین ,موسیقی ,هایی ,تواند ,باعث ,کنیم؟ ,امکان دارد ,چگونه باید ,برای رسیدن ,باید تمرین ,اجرای بدون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

tarfandbazha وکیل تلفنی درب ضد سرقت پارس درب آهنگ های روز بیوتی اسکین ارزان کده هر چی کی بخوای وبلاگ دینی_عربی متوسطه اول مراوه تپه